گاهی خودم از خودم تعجب میکنم که چیکار دارم میکنم و به کجا میخواهم برسم، آیا خسته شدم یا دارم تلاش میکنم که خسته نشوم زندگی میکنم یا تظاهر ،هستم یا که نیستم،میخندم یا گریه میکنم گاهی در خود خندیدنم میخواهم فریادبزنم وسیلابی که پشت همون سدخنده ها جمع شده رارهاکنم،افسوس که من دیگرنمی توام من باشم راستش خودم هم بین بودن ونبودن گم شدم انگارنبودن خیلی راحت ترازبودن دردناک است نه می توانم بگویم خسته شدم و نه اینکه هنوزمیتوانم،انگارهر چیزی یادم رفته باشد و دوباره میکنم ,خسته منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آکورد گیتار akhbar broken-bosom هر روز بیا قفس جهان انیمیشن روستای بهرامجرد کرمان